جدول جو
جدول جو

معنی رجل الطیر - جستجوی لغت در جدول جو

رجل الطیر
(رِ لُطْ طَ)
رجل الغراب. (تحفۀ حکیم مؤمن). اآطریلال. پاکلاغی. غازایاغی. حرزالشیطان. (یادداشت مرحوم دهخدا). گیاه اطریلال است و به لغت هندی کاکچنکی و مسی نامند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به رجل الغراب و رجل العقاب و رجل الزاغ و اآطریلال و تحفۀ حکیم مؤمن چ مصطفوی ص 126 شود
لغت نامه دهخدا
رجل الطیر
پای پرنده پا کلاغی از گیاهان قازیاغی
تصویری از رجل الطیر
تصویر رجل الطیر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رِ لُطْ طا ءِ)
آهن داغ. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). آهنی است که بدان داغ کنند. (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، داغ با آهن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رَ جَ لُشْ شَ)
مرد فروهشته موی و یا آنکه موی وی میان فروهشته و مرغول باشد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(رِ لُلْ بَ)
جوی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ، شاخۀ دریا. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از رجل البحر
تصویر رجل البحر
شاخابه (خلیج)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجل الصید
تصویر رجل الصید
پای شکار پا کلاغی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجل الهر
تصویر رجل الهر
پاپیتال پیچک زمینی
فرهنگ لغت هوشیار